سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از هر چمن گلی


87/4/14 ::  11:52 صبح

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل متوجه می شود که ان هتل به کامپیوتر مجهز است. تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند. نامه را می نویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه می شود و بدون اینکه متوجه شود نامه را می فرستد. در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه بازگشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشد به سراغ کامپیوتر می رود تا ایمیل های خود را چک کند. اما پس از خواندن اولین نامه غش می کند و بر زمین می افتد. پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش بر صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسرعزیزم

موضوع: من رسیدم

می دونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی. راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هرکس به اینجا می اید می تونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم. همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا می بینمت. امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه. وای چقدر اینجا گرمه.... .


به قلم: باران

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
24117


:: بازدید امروز :: 
9


:: بازدید دیروز :: 
0


:: پیوندهای روزانه::

:: درباره خودم ::

از هر چمن گلی
باران
وقتی عقیده عقده خوانده میشود،وقتی نور چراغ در آب مهتاب تلقی میشود ومتانت زمین زیر برف یخ میبندد،نان از یتیم خانه میدزدیم و میفهمیم دزد اشتباه چاپی واژه درد است.

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

از هر چمن گلی

:: دوستان من ::

توکای شهر خاموش

:: لوگوی دوستان من ::


:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

اسفند86
بهمن 1386